عوامل به پایان نرساندن برنامه درسی
همه ما برای انجام کارهای مان برنامه ریزی می کنیم. در حین با اتمام برخی برنامه ها متوجه می شویم که برنامه مان پیش نبرده ایم و یا به پایان نرسانده ایم. در زیر ۵ عامل مشخص شده است که نشان می دهد عمده شکست اجرای برنامه ریزی مان به این موارد بر می گردد.
۱- هدف برنامه را اشتباه متوجه شده ایم.
هدف از برنامه ریزی، خالی کردن ذهن از توجه به موضوعات مختلف و طبقه بندی و در انتها تمرکز روی موارد مهم جهت انجام درست کارهاست. گاهی اهداف برنامه ها را درست متوجه نمی شویم و روی موارد حاشیه ای متمرکز می شویم و منجر به سرانجام نرسیدن می شود عدم توجه به این که این باکس مطالعاتی چرا و بر چه مبنای در نظر گرفته شده است، منجر به سرانجام نرسیدن کارهامی شود.
۲- به زمان پایان هر باکس مطالعاتی توجه نمی کنیم.
مطابق قانون پارکینسون کار به اندازه زمان اختصاص داده شده جهت تکمیلش طول می کشد. این موضوع اهمیت برنامه حجمی-زمانی را مشخص می کند. یعنی در یک بازه زمانی مشخص چه مقدار مطالعه یا تست از منبع مشخص کار شود
۳- برنامه ها خیلی طولانی اند.
گاهی احساس می کنیم طولانی شدن فهرست مطالعاتی ما به معنای بازدهی بالا و انجام درست کار است که ما را به اهداف مان نزدیک می کند. در صورتی که این کار موضوعی اشتباه است. هر کدام از ما ظرفیت اجرای تعداد محدودی کار داریم. در صورتی که از یک میزان به بعد بازدهی نزولی اتفاق می افتد. هم چنین برنامه های طولانی باعث گیجی، دلسردی و اهمال کاری می شود که منجر به ناموفق شدن برنامه میشود.
۴- برنامه طرح ریزی شده تنوع بیش از اندازه دارند.
باید توجه کرد که تنوع بیش از اندازه در برنامه ریزی مانند طولانی بودن لیست دروس و مباحث و تعداد تست یا حجم مطالعه منجر به بروز بازده نزولی می شود. تنوع بیش از اندازه باعث کاهش بازدهی و جابجایی نقطه تمرکز ذهن می شود.
در هر بار جابجایی از یک تیپ درس یا موضوع مدت زمانی برای رسیدن به تمرکز بازده مثبت از دست می رود که باید به این موضوع مهم توجه کرد. البته که یکی از موضوعات مهم تعادل مطالعاتی است.
پیش نیاز رسیدن به تعادل مطالعاتی، تنوع مطالعاتی است اما باید توجه کرد که برای رسیدن به تعادل از تنوع بیش از حد آسیب نبینیم.
۵- برنامه به صورت کلی تعریف شده است.
این نوع برنامه ها هیچ جزئیاتی ندارند. نقطه شروع و پایان ندارند. نگاه یک پله یا چند پله جزئی تر ندارد. مثلا در برنامه نوشته شده است: زیست – ادبیات – ریاضی یا … ولی از چه منبعی، کدام مبحث با چه نسبتی مطالعه یا تست زده شود مشخص نیست. توجه به این موضوع باعث می شود یک مبحث سنگین و پرکار به مباحث کوچک تر تبدیل شود. در غیر این صورت کلی و مبهم بودن مباحث در برنامه منجر به عدم اجرای آن می شود.
ثبت عملکرد در دفتر برنامه ریزی به صورت روزانه ما را در فضایی قرار می دهد که با تکرار آن به مرور نحوه برنامه اجرایی موثر را تمرین می کنیم و با توجه به تیترهایی که در بالا ذکر شد از برنامه غیر کارآمد فاصله می گیریم.
رسیدن به موفقیت مسیری کوتاه نیست و در زمان کمی اتفاق نمی افتد.
موفقیت نیاز به تلاش پیوسته، دریافت بازخورد پیوسته و اصلاح و بهبود کمیت و کیفیت و روش دارد.
توجه پیوسته به برنامه و دفتر برنامه ریزی در کنار بازخوردها منجر به ایجاد یک چرخه موثر می شود که پیش رفتن برای رسیدن به موفقیت با گام های استوارتر انجام می شود.